ترجمه امید جعفرنژاد: دو خط‌مشی از ویرانی و وحشت در پورتو پرنس سرچشمه می‌گیرد: چه آینده‌ای در انتظار هائیتی است؟ و کمک‌های ارسالی به آن کشور به کجا می‌روند؟

در حال حاضر و در شرایطی که هنوز اوضاع هائیتی بحرانی است، بیشتر توجهات به سؤال نخست معطوف می‌شود. سیاستمداران هم‌اکنون می‌پرسند، آیا جاذبه زلزله هائیتی نیرویی به‌وجود می‌آورد که سرانجام در سراسر جهان توجه زیادی به  ساختن یک کشور کارآمد از میان خرابه‌های منطقه‌ای فقیر معطوف شود؟ آیا کشورهای بین‌المللی کمک‌کننده سرانجام به میزان کافی تلاش‌های خود را برای توسعه ادامه خواهند داد تا با کمک آنها بنیاد‌های حکومتی و اقتصادی یک هائیتی موفق ساخته شود؟

اما کشورهای آن سوی اقیانوس اطلس باید خط‌مشی دوم را هم درنظر بگیرند. جیمز کوندر، مدیر سابق دفتر کمک‌های آمریکا به فجایع خارجی، با ناراحتی آگاه است که بیشتر گزارش‌های رسانه‌ای درباره هائیتی معطوف به هرج و مرج در توزیع مواد‌غذایی و تجهیزات پزشکی، افزایش جمعیت در فرودگاه، درگیری میان سازمان‌های کمک‌کننده و بی‌نظمی در روزهای نخست پاسخگویی، می‌تواند با شروع سریع فجایع در دهه‌های گذشته ارتباط داشته باشد.

فقط اندونزی ، پاکستان یا هر کشور از مجموع ده‌ها کشور دیگر را در گزارش‌های مطبوعاتی جایگزین هائیتی کنید و متوجه می‌شوید که این داستان‌ها تقریبا شبیه به هم هستند.
اشتیاق بشر‌دوستانه کشورهای جهان برای پاسخگویی پس از آنکه فجایع طبیعی اتفاق می‌افتند با آمادگی پیوسته سازمانی و هماهنگی در میان این بحران‌ها مطابقت ندارد.

هنگامی که سازمان ملل دفتر خود برای هماهنگی کمک‌های بشردوستانه موسوم به(OCHA) را در اوایل دهه‌1990 میلادی تأسیس کرد، کشورهای کمک‌کننده تحت حمایت سازمان ملل در مسیر موفقیت گام برداشتند اما دفتر هماهنگی کمک‌های بشردوستانه هرگز منابع را دریافت نکرد تا کاری را که بنیانگذارانش تصور می‌کردند انجام دهد. ایجاد این دفتر با توسعه جدی و دائمی فرایند کمک رسانی به فاجعه‌زدگان که با تهیه‌کنندگان اصلی کمک‌ها ارتباط دارد، مطابقت نداشته است. مایه خجالت و شرمساری جامعه جهانی است که قربانیان فاجعه اغلب از درد و عذاب ناشی از تقاضا برای دریافت کمک رنج می‌کشند، درحالی‌که سازمان‌های دولتی و خصوصی کمک‌کننده در سراسر جهان مدام بازی درمی‌آورند.

در چارچوب شرایط کنونی، رسیدن به تکامل در هماهنگی در مواقع بحرانی، غیرممکن است، به‌خصوص هنگامی که فاجعه‌ای ناگهان و به‌صورت غیرمترقبه مثل زلزله یا توفان اتفاق می‌افتد. کارشناسان امدادرسانی که زندگی خودشان را برای کمک کردن به خطر می‌اندازند، خستگی‌ناپذیر، متعهد و شجاع هستند و اغلب تمام سعی و تلاششان را می‌کنند تا سیستم‌های موقتی ایجاد شود تا از هرج و مرج، نظم و ترتیب به‌وجود آید.

زیرمجموعه‌هایی از نخستین مؤسسات پاسخگو مانند گروه مشاوره جست‌وجو و نجات بین‌الملل موسوم به (INSARAG)پیشرفت‌هایی در زمینه تعریف استانداردها و گسترش روش جست‌وجو و نجات داشتند اما در کل می‌توانند کارهای خیلی بهتری را انجام دهند.

کشورهای آن سوی اقیانوس اطلس که بیشترین کمک‌های جهانی را در هر فاجعه طبیعی فراهم می‌کنند، باید در ایجاد توانایی پاسخگویی منظم‌تر و پیشروتر باشند. یک راه برای سیاستگذاران کمک‌های بین‌المللی این است که به مدل ناتو به‌عنوان راهی به سوی آینده با دقت بیشتری نگاه کنند. ناتو درحالی‌که سازمان کاملی نیست، این اطمینان را می‌دهد که برنامه‌ریزی اولیه برای سازماندهی عملیات نظامی پیش از موعد انجام می‌شود و این کار از طریق برنامه‌ریزی مشترک و پیوسته، آموزش، تمرینات و اجرای عملیات صورت می‌گیرد.

در بروکسل، لندن یا اوتاوا، یک سازمان دائمی از نمایندگان تمام کشورهای کمک‌کننده مهم اروپایی و آمریکای شمالی و سازمان‌های توسعه و امدادرسان تشکیل شده است، در این صورت پیشرفت‌های مهمی می‌تواند قبل از وقوع فجایع آینده صورت بگیرد و جان تعداد زیادی از مردم در فاجعه بعدی حفظ خواهد شد.

این سازمان در واقع چه کاری انجام می‌دهد؟ کارشناسان حرفه‌ای که کار کمک رسانی در هنگام بروز فاجعه را انجام می‌دهند و به گروه‌های مهم امداد رسان تعلق دارند از طریق انجام ماموریت یک‌ساله برای این سازمان می‌توانند جزئیات را بازگو کنند تا روش‌های عملیاتی و نظریه معمول کمک‌رسانی در هنگام فاجعه توسعه یابد.

روش‌های عملیات دائمی بین‌المللی، عناصر مهم واکنش به یک فاجعه انسانی را خطاب قرار می‌دهند، مانند اینکه چگونه تجهیزات کمک‌رسانی را اولویت‌بندی کنیم، چگونه با دولت فاجعه‌زده ارتباط برقرار کنیم و چگونه مراکز هماهنگ‌کننده را سازمان‌دهی کنیم؟ فراتر از اصطلاح و ساختارهای عملیاتی معمول، کارشناسان امدادرسانی از کشورهای آن سوی اقیانوس اطلس با یکدیگر آموزش می‌بینند. میانه بحران، موقعیت مناسبی برای ملاقات با همکاران برای نخستین بار نیست.

برنامه‌های آموزشی درباره بهترین تمرین‌ها برای واکنش در مواقع بحرانی که توسط این کارشناسان فنی تهیه شده است، می‌تواند پایه و اساس آموزش مشترک با سیستم سازمان ملل، سازمان‌های بین‌المللی، دیگر گروه‌های کمک‌کننده و شرکت‌های غیردولتی باشد.

پس از برقراری ثبات در هائیتی، ایجاد ساختاری این چنینی شاید تحت عنوان سازمان فاجعه آتلانتیک شمالی موسوم به (NADO)باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. اهمیت سازمان ملل نباید تضعیف شود اما تا زمانی که جهان در کل به‌طور جدی آماده شود که منابع پاسخ دهی به فاجعه‌اش را هماهنگ و ترکیب کند، کشورهای آتلانتیک شمالی که کار دشواری را در امر تحویل کمک‌ها انجام می‌دهند، می‌توانند از طریق سرمایه‌گذاری در مکانیسم هماهنگ کمک به فاجعه که هم بر جلوگیری از بروز فاجعه و هم بر واکنش به آن متمرکز شده است، به پیشرفت در این کار کمک کنند.

Real Clear World-26 ژانویه 2010

کد خبر 101369

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز